دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

بدون عنوان

ســــــــــــــلام ســــــــــــلام چه شب بدی امشب شوشوجونم خونه نیست و ماموریته منم خونه باباییم هستم یه ماهی میشد که تنها نمونده بودم ولی امشب باز اومدم خونه بابایی تاتنهانباشم عزیزدلم بانه سقز رفته فرداعصری برمیگرده منم فرداصبح ساعت11وقت دکتردارم با دوستم(مهناز) میریم بعدبازمیام خونه باباییم بعدشوشوجونم میادو میریم خونه خودمون خداکنه خوابم ببره یه جورایی دلم میگیره اخه شبا تادستای گرمه همسرم رو حس نکنم خوابم نمیگیره خدایا خودت به خیر بگذرون ...
7 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

گفتم :خدایا چقدر دوری گفت:توبامن؟ گفتم:خدایا تنهاترینم گفت:باوجود من؟ گفتم:خدایا کمک خواستم گفت:ازغیرمن؟ گفتم خدایا دوستت دارم گفت : بیش ازمن ؟ ...
6 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

ســــــــــــــــــــــــــــــــلام یه روز آدینه کنارهمسرنــــــــــــازم چه کیفی داره رفتم خط چشم تتو کردم اومدم ولی عجب دردی داشت ولی عجب صبروتحملی دارم مـــــــــــــــــــن خانم آرایشگر(مـــــریم جون)میگه الناز خانم خیلی تحملت بالاست اولین کسی هستی که تواین مدت صداش در نیومد به  هر حال به هرسختی که بود تموم شد یکم چشام پف دارن ولی خوب باید تحمل کرد الان تویکی از سایتها بودم یه مطلبی دیدم برام جالب بود گاهیٰ بهتره بگم همیشه چون خصلت آدمیزاده که هیچوقت قانع نیست و همیشه حریص میشه تا به اهداف دیگه ای که داره برسه و همیشه میخواد که ازبقیه ی همنوعاش یه سروگردن بالاترباشه ولی وقتی همچین...
6 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

امروزم که از ظهر متوجه شدم پــــــــــ   شدم  وخیلی درد داشتم و کسل بودم شاید در کل اولین بارمه که اینطوری اذیت میشم بیچاره مامانم قربونش برم همش بهم میرسید حتی  برای دومین بار تو زندگیم فشارم افتاد و کم موند بیفتم رو زمین داداشیم برام اب قند اورد الهی من فداش بشم خداجونم کمکم کن تا یه همسر خوب برای شوشوی بی همتام و یه دخترخوب برای خانوادم باشم که انقد دوسم دالن خداجونم بازم شکـــــــــــــر به خاطر همه داده ها و نداده هات ٰبه قول قدیمی ها داده هات نعمت و نداده هات حکمت هستن خداجونم همیشه مواظب همه بنده هات باش تو جمع اوناهم شوهرم پدرم مادرم داداشم و زن داداشم و در اخر نی نی آیندم که باهاش قهرم اما دلم ...
6 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

مشکلات امروز تو برای امروز کافی ست                                                           مشکلات فردا را به امروز اضافه نکن سلام دوستای خوبم خداروشکر که همگی خوبین و کنار نی نی هاتون  کلا دارین خوش میگذرونین خداروصدهزارمرتبه شکر یه جمله ناب دیدم گفتم بنویسم شماهم بخونین چون واقعا خوشم اومد برای یکشنبه هم از دکتر حوریه جلوند وقت گرفتم به امید خدا میرم پیشش ببینم نتیجه چی میشه هرچند دیگه هیچ عجله ای ندارم چون هنوز خیلی جوونم وخیلی وقت دارم م...
6 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

مامانای مهربون نظرتون راجع به این تصویر چیه؟ من که وقتی میبینم غصم میگیره ازخدا میخوام زندگی همه مون این شکلی بشه تااخر عمرمون بااونی که دوسش داریم زیر یه سقف باشیم و سایه ش بالاسرمون باشه   ...
4 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

سلام نانازمامان صبحت بخیر نفسم اون بالابالاهاچه خبر؟ نانازمامان عزیزم بازانگار خبرایی هست نـــــیدونم هامامانی فقط بخاطراینکه خیالم راحت بشه میرم آزمایش خون بدم اخه مامانی باشگاکه میرم پدراین بدن رو درمیارم همش این شکلی هستم اگه تو توی دلم باشی که نباید این کارارو بکنممم الهی مامان دورت بگرده اگه خدابخواد و این ماه بیای تو دلم اول مث همیشه هزاران بار خداروشکرمیکنم و به هرحال راضیم به رضای خودش بعدشم یه مسافرت کوچولوداریم به طرفای ماکو وچالدران اونجا یکی دوتا ارامگاه بود اونجاخیلی دعا کردیم با بابایی تا توبیای الان دیگه دارم میرم اماده شم با خاله مهناز بریم مامانی تو که اون بالابالاهایی سفارش مارو پیش خدامون بکن عزیزم ...
3 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

سلام کوچولوی مامان مامانی دیگه باهات قهرم دیگه ام منتظرت نیستم اصلا نیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا جواب آزمایشم منفی بود دیگه خدا خودش بخواد تو رو میده نخواد دیگه نمیخوام قهـــــــــــــــــــــرم مامان برو با اون بالابالایی ها خوش باش میخوای بیای پایین که چی بشه؟بااومدنت فقط دل سه چهار نفر آدم رو شادمیکنی اون بالا که جات خوبه پس بموون اصلا هم برات مهم نباشه که اینجا یکی که خیلی تنهاست و همش چشم انتظاره چه عذابی از نبودت میکشه دیگه نیا خوب؟؟؟دیگه ازت هیچی نمی نویسم تا دلم برات تنگ نشه نمیخوامت               ...
2 ارديبهشت 1392